سبدخرید
0

جزئیات مطلب

در مورد دیسک و لایه‌های رفتاری بیشتر بدانیم

در مورد دیسک و لایه‌های رفتاری بیشتر بدانیم


✔ افراد با ویژگی‌های شخصیتی D و I بیشتر انجام دهنده یا عملیاتی هستند، تند و سریع می‌باشند و زبان بدن آن‌ها باز و حرکاتشان زیاد است، فعال، سریع العمل، راسخ، جسور و برون‌گرا هستند. در مقابل افراد با ویژگی‌های شخصیتی C و S بیشتر آرام و متفکر می‌باشند، حرکات زبان بدن آن‌ها کمتر و سرعت‌شان کند است. میانه رو، مراقب و درون‌گرا هستند. افراد دارای ویژگی‌های شخصیتی D و C در صحبت‌های خود کلماتی که بیشتر معطوف به کار و وظایف می‌باشد بکار می‌برند و اصطلاحا افرادی کار محور یا وظیفه محور می‌باشند. پرسشگر، منطق‌گرا، شکاک، چالش‌طلب هستند. در حالی که افراد دارای ویژگی‌های شخصیتی I و S تمرکزشان بر روی ارتباط‌ها و انسان‌ها می‌باشد. مقبول، مردم‌دار، پذیرنده و موافق هستند.  

 بنابراین افرادی که تند و سریع و تکلیف محور می‌باشند دارای ویژگی‌های شخصیتی D هستند. افرادی که تند و سریع می‌باشند و نگاه‌های انسان محورانه دارند و به ارتباط‌ها اهمیت می‌دهند دارای ویژگی‌های شخصیتی I هستند. افراد دارای ویژگی‌های شخصیتی S کند و انسان محور می‌باشند و افراد دارای ویژگی‌های شخصیتی C کند و تکلیف محور می‌باشند.

 اگر کارهای مورد علاقه گروه I  به گروه C و بالعکس داده شود، باعث می‌شود تا افراد انرژی زیادی برای انجام کارها صرف نمایند و اصطلاحا خود را با کار و محیط تطبیق دهند و این کار باعث می‌شود که کارکنان احساس نارضایتی کنند.  اگر کارهای گروه D به گروه S داده شود نیز همین نتیجه را در بر خواهد داشت. پس  گروه‌های D با S در تعارض می‌باشند و گروه‌های C با I

✔ در مدل DISC «بهترین» یا ممتاز وجود ندارد. در این مدل پانزده الگوی رفتاری معرفی شده است ولی هیچ یک از الگوها نسبت به الگوی دیگری برتری ندارد، به بیانی دیگر الگوی خوب یا بد وجود ندارد. هر الگوی رفتاری نقاط قوت و قابل بهبودی دارد و با توجه به شریط و محیط می‌توان آن را ارزیابی نمود. برای مثال فردی که دارای ویژگی شخصیتی C بالایی است و دیگر ابعاد D,I,S در وی کم می‌باشد، اگر در شغل اطلاع رسانی ورودی یک شرکت مشغول شود با تمام نقاط قوتی که دارد بدلیل عدم تمایل به ارتباط‌های زیاد و پی در پی با مردم تمایلی به این شغل ندارد و احتملا به مرور زمان عملکرد ضعیفی خواهد داشت.

و اگر خود را با شرایط تطبیق دهد انرژی و استرس زیادی را در کار  تحمل خواهد کرد، ولی اگر فردی که دارای ویژگی‌های شخصیتی I بالایی است در همین کار گمارده شود بسیار از کار خود لذت می‌برد. بنابراین در مدل DISC ، الگوی برتر یا بدتر وجود ندارد و این محیط است که وضعیت الگو را تعیین می‌کند.

هنگام مطالعه الگوها، می‌توان دریافت که چرا ویژگی‌های شخصیتی بعضی از افراد به آن‌ها کمک می‌کند تا در فعالیت‌های معینی بهتر عمل کنند. ویژگی‌های رفتاری قابل اکتساب و یادگیری می‌باشند و افراد در طول زمان رشد می‌کنند، تغییر می‌کنند، بالغ می‌شوند و توان این را پیدا می‌کنند که بتوانند خودشان را با شرایط محیطی بهتر تطبیق دهند.

✔ افراد در هر یک از سبک‌ها، انگیزه‌های مختلفی دارند.

افراد دارای ویژگی‌های شخصیتی D با بدست آوردن نتیجه نهایی، کسب سود، و دستاوردهای مورد انتظار انگیزه کسب می‌کنند.

انگیزه افراد دارای ویژگی‌های شخصیتی تفریح، سفر، موقعیت اجتماعی و دیده شدن است.

انگیزه افراد دارای ویژگی‌های شخصیتی S کمک به مردم، برقراری دوستی و کسب قدردانی می‌باشد.

افراد دارای ویژگی‌های شخصیتی C از طریق ایجاد نظم، قانون و ارزش، برتری و ثبات انگیزه کسب می‌کنند.

 تمام الگوهای DISC و اولویت‌های آن‌ها به یک اندازه با ارزش هستند و هر فرد تلفیقی از چهار الگو را دارا می‌باشد.

مدل شغلی افراد تحت تاثیر عوامل دیگری مانند تجربه زندگی، سطح تحصیلات و بلوغ شخصیتی قرار می‌گیرد.

خودشناسی بهتر، اولین گام برای تاثیرگذار بودن در محیط کار است. شناخت مدل DISC می‌تواند به افراد کمک کند که دریابند آن‌ها چه اولویت‌هایی دارند

و سایرین تا چه اندازه با آن‌ها متفاوت هستند. افراد می‌توانند کیفیت کار خود را به وسیله DISC در محیط کاری خود افزایش دهند و ارتباط‌های مؤثرتری داشته باشند.

🔸 نگرش الگوهای رفتاری به وظایف و کار

 نگرش هر الگوی رفتاری به وظایف و کار متفاوت و شامل موارد زیر است: 

  • الگوی رفتاری D: همین حالا و به سرعت کار را باید انجام داد. 
  • الگوی رفتاری I: بعدا هم میشه انجام داد، کار باید سرگرم کننده باشه. 
  • الگوی رفتاری S: از دیگران کمک بگیر، از روش‌های سنتی استفاده کن. 
  • الگوی رفتاری C: کار را بهتره خودم و به طور دقیق انجام بدم.

🔸 بزرگترین نیازهای تیپ های شخصیتی

بزرگترین نیازهای هر الگوی رفتاری شامل موارد زیر است:

  • الگوی رفتاری D: نیاز قدرت، چالش و رسیدن به هدف
  • الگوی رفتاری I: نیاز به تفریح و لذت، شناخت و تعامل
  • الگوی رفتاری S: نیاز به آرامش، قدردانی و عشق و تعلق 
  • الگوی رفتاری C: نیاز به امنیت، رعایت قوانین، پاسخ‌های باکیفیت و درست

 

🔸 نحوه پاسخ الگوهای رفتاری به کشمکش

نحوه پاسخ الگوهای رفتاری به کشمکش به شرح زیر است: 

  • الگوی رفتاری D: کار خودش را می‌کند و راه خودش را می‌رود
  • الگوی رفتاری I: اگر نتواند آرامش ایجاد کند به صورت شخصی حمله می‌کند
  • الگوی رفتاری S: با انتظارات همسو می‌شود
  • الگوی رفتاری C: تا جایی که امکان دارد از مواجهه شدن و کشمکش‌ها اجتناب می‌کند

🔸 سبک‌های رفتاری بر شیوه اداره کردن امور مالی افراد تاثیر می‌گذارد.
امور مالی شامل توجه به جزییات می‌باشد.

  • الگوی رفتاری D: بودجه را به سرعت مرور می‌کند اما وارد جزییات نمی‌شود. بودجه را یک برآورد غیردقیق تصور می‌کند که بایستی به اهداف و برنامه‌ها کمک کند.
  • الگوی رفتاری I: در توجیه آن مشکل دارد چون آن را بیش از حد نظری می‌داند و نه چیزی که بتوان با احساسات تجربه کرد یا به لحاظ احساسی ارزش گذاری کرد.
  • الگوی رفتاری S: به دلایل ایمنی، کمتر از بودجه خرج می‌کند و وقتی باید تصمیم‌های دشواری را اتخاذ کند استرس زیادی در ارزش گذاری مسایل مردم در برابر محدودیت‌های مالی دارد.
  • الگوی رفتاری C: در محدوده بودجه باقی می‌ماند اما در یک حوزه صرفه جویی می‌کند تا کیفیت حوزه دیگری را بالا ببرد. اهداف و برنامه‌ها بایستی به بودجه بندی دقیق ختم شوند.

 ✔ رابطه ای بین جنسیت و ویژگی‌های D، I، S و C وجود ندارد. شاید تصور عموم این باشد که مردان بیشتر دارای الگوی رفتاری D هستند و زنان دارای الگوی رفتاری D وجود ندارد.

 در هر چهار گروه از هر دو جنس وجود دارد و DISC ارتباطی به جنسیت ندارد. 

محیط و فرهنگ جامعه در ایجاد تیپ‌های رفتاری دخیل هستند و شرایط محیطی باعث می‌شود که افراد به سمت هر کدام از تیپ‌هایی که جامعه آن را مطلوب می‌داند سوق پیدا کنند.

تحقیقات نشان می‌دهد که هر چند افراد با سبک پایه یا طبیعی خود عجین هستند و این الگوی رفتاری در طول زندگی همراه آن‌ها است ولی محیط بر روی الگوی رفتاری آن‌ها تاثیر می‌گذارد.

زمانی که افراد بر روی متعادل کردن رفتار خود کار می‌کنند، در ویژگی‌های خود بالغ می‌شوند یعنی توان درک رفتار دیگران و تطبیق با محیط را یاد می‌گیرند.

برای مثال فرض کنید یک فرد دارای الگوی رفتاری I که علاقه زیادی به ارتباط و گفتگو دارد و کاملا برون‌گرا می‌باشد، اگر به زندان انفرادی منتقل شود و بمدت یک ماه با هیچ فردی در تماس نباشد، بعد از این مدت این فرد ویژگی‌های رفتاری I خود را تعدیل می‌نماید و کمتر صحبت می‌کند و توان بودن در تنهایی را پیدا می‌کند و درون‌گرا می‌شود. 

ویژگی‌های رفتاری در افراد مختلف متفاوت است. بدلیل تفاوت ویژگی‌های رفتاری افراد، ما در خانواده ، اجتماع و سازمان‌ها شاهد تعارض و اختلاف نظر می‌باشیم ، بدلیل عدم شناخت افراد از علوم رفتاری و نحوه تعامل و ارتباط با یکدیگر ایشان در محیط‌های کاری و اجتماع دچار مساله می‌شوند.

✔ تمامی تلاش DISC شناخت افراد از ویژگی‌های رفتاری خود و دیگران می باشد. یکی از مباحث اصلی در بحث DISC ایجاد درگاه ارتباطی می‌باشد، هر فرد با توجه به ویژگی‌های توضیح داده شده دارای درگاه ارتباطی خاص خودش می‌باشد. doorway of communication

تا زمانی که مدیران با علم ارتباطات و شناخت درگاه ارتباطی کارکنان خود آشنا نباشند نمی‌توانند با آن‌ها ارتباط برقرار کنند، DISC با تحلیل رفتار کارکنان به مدیران می‌گوید که ویژگی‌های رفتاری کارکنان آن‌ها چیست، نقاط قوت و ضعف آن‌ها را بیان می‌کند و علاقه و توانمندی‌ها و فعالیت‌هایی که آن‌ها به نحو مطلوبی می‌توانند انجام دهند را مشخص می‌کند، از طریق مدل DISC می‌توان فهمید که کارکنان در چه محیط‌هایی احساس رضایت خواهند کرد و انرژی می‌گیرند و در چه  محیط‌هایی انرژی از دست می‌دهند و چه نوع سبک مدیریتی را دوست دارند. 

مدیران باید تلاش کنند تا با مواجه با افراد دیگر مدل رفتاری ایشان را بشناسند و مطابق مدل رفتاری ایشان عمل کنند تا بتوانند بهره وری فرد را افزایش دهند و به طبع آن بهره وری سازمان را افزایش دهند، در چنین مواقعی مدیران تلاش می‌کنند مطابق مدل رفتاری کارمندان خود عمل کنند، و این تغییر مدل رفتاری باعث می‌شود که انرژی زیادی صرف کنند ولی بدلیل قبول این مسولیت خطیر می‌بایست قدرت تطبیق خود را افزایش دهند. وقتی کار و فعالیتی مطابق مدل رفتاری افراد به آن‌ها واگذار شود از آن کار لذت می‌برند و انژی زیادی از آن‌ها گرفته نمی‌شود.

برای مثال گروه‌های شخصیتی D علاقه‌مند به کارهای زود بازده و عملی دارند، برای آن‌ها نتیجه و خروجی مهم است، آن‌ها مدیران عملیاتی خوبی می‌شوند.

✔ شرکت در  دوره‌های آموزشی مدل DISC برای مدیران و کارکنان برای اینکه توان ارتباطی خود را توسعه دهند، سودمند می‌باشد. دوره‌ها در قالب دوره‌های کار تیمی، ارتباطات، فروش و غیره، اهداف رفتاری ذیل را پوشش می‌دهند:

  • فراگير می‌بايست بعد از اين دوره مدل رفتاری خويش را شناخته و توضيح دهد،
  • فراگير می‌بايست بعد از اين دوره مدل رفتاری ديگران را شناخته و توضيح دهد،
  • فراگير می‌بايست بعد از اين دوره بتواند مدل رفتاری خود را با ديگران تطبيق دهد،
  • فراگير می‌بايست بعد از اين دوره، ارتباط موثر برقرار نمايد. 

 نویسندگان : محمدباقر مرادی و محبوبه دادفر